مهر ۲۵
سلام به دوست خوبم صباخانم دیشب به مامانم گفتم که امروز ازایمیل خودش ازطرف من یعنی نیوشا واست نامه بنویسه . مامانم گفت دوست داری چی برای صبا بنویسم . گفتم واسش بنویس خیلی خوشحالم ازاینکه تونستم دوست جدیدی پیداکنم با اینکه ندیدمت فقط عکسات دیدم ولی مطمئنم که توهم دوست داری که بامن آشنابشی باهم بازی کنیم باهم کتاب بخونیم نقاشی بکشیم و ازاین کارها. راستی صباجون من نقاشی کشیدن خیلی دوست دارم تو چطور خیلی دوست دارم یه روزی بیایی تهران خونمون با هم یک نقاشی روی یک مقوای بزرگ بکشیم یه طرف مقوا تو نقاشی کن یه طرف مقوارومن . خیلی دوست دارم بیای تهران با هم بریم سرزمین عجایب آخه اینقدربازهای زیادی داره که هردوتامون ذوق زده میشیم ازاینهمه بازی راستی صباجون شما که بری کلاس اول من میرم کلاس بالاتر فکرکنم میرم کلاس پنجم اونوقت من میتونم تو درسات بهت کمک کنم من میشم معلم تو هم دانش آموز من بهت دیکته میگم میخواهم ببینم چندتاغلط داری یا اصلا غلط نداری ۲۰ میشی آخه من معلم بازی خیلی دوست دارم خلاصه خیلی منتظرت هستم دیگه داره حوصله ام سرمیره پاشو دیگه من تمام وسایل نقاشی آماده میکنم تا بهم خبربدی که حالت خوب شده و داری میای تهران خونمون وای که چقدر خوشحال میشم و منتظراون روزهستم . خواهش میکنم بیشترازاین منتظرم نذار
دوست کوچک شما