مهر ۰۵
صبای پدراعتقاد قلبي ما اين است كه:صبا فردا در جایی باریکتر از مو. بار دیگر در مقابل کسانی قرار میگیرد که هوشیاریشان میتوانست زندگی او و ما را از نابودی برهاند، اشتباهی که اگرچه به عمد نبود، اما عوامل زمینهساز آن .همه عوامل تعمدی بودند
مهر ۰۵
۱۰ پاسخ ها به “saba”یک پاسخ بنویسید |
تیر ۸ام, ۱۳۹۰ در ۲:۴۰ ب.ظ
سلام…
واقعا حالم گرفته شد…
دعاش میکنم صباجونو…
تیر ۱۲ام, ۱۳۹۰ در ۳:۵۵ ق.ظ
احساساتم بد جوری جریحه دار شد. خدایا صبا رو نگهدار…
تیر ۱۴ام, ۱۳۹۰ در ۳:۰۱ ب.ظ
از گریه نمی تونم بنویسم.به خدا توکل کنید که در جایگاه حقه و نمی گذاره ذره ای پایمال بشه. هز خداوند منان آرزوی سلامتی و صبر براتون دارم. متاسفم.
تیر ۱۹ام, ۱۳۹۰ در ۱۱:۰۳ ب.ظ
افشین جان من بچه ندارم اما با دیدن وبلاگت خیلی متاسف شدم نمیدونم چی بگم همیشه فکر میکردم مشکلات خودم بزرگه
از صمیم قلب آرزو میکنم همون خدایی که یک روز صبا رو بهتون داد اونو سالم بهتون برگردونه
تیر ۲۱ام, ۱۳۹۰ در ۵:۲۶ ب.ظ
بابا ول کن این مملکتو.. ۱۸ تا عملش کردی هنوز نگرفتی اینجا بهتر نمیشه؟؟؟ هر روزم بدتر میشه
پول این عملا رو میذاشتی میبردیش خارج؛الان با یه عمل و نصف خرج خوب شده بود..
حالا باز برو ۱۸ بار دیگه پول بریز تو جوب بدترش کن..
یا ببرش خارج یا اینجا تو این بیمارستانا زجر کشش نکن..اگه قراره بره بذار بدون درد بره..
ببخشید البته.. اعصابم خورد شد این وبلاگو دیدم..
تیر ۲۴ام, ۱۳۹۰ در ۱۲:۰۷ ب.ظ
امیدوارم هر چه سریعتر فرزند گلتون سلامتیشو بدست بیاره
تیر ۲۹ام, ۱۳۹۰ در ۳:۱۰ ب.ظ
سلام. من هر چند وقت یه بار اینجا سر می زنم تا از حال صبای عزیز با خبر بشم. امیدوارم تو کارتون موفق بشین ولی آرزوی اصلیم سلامتی کامل صبای گلم هست. می دونم نمی تونم کامل درکتون کنم ولی من هم یه مادرم و واقعاً از این وضعیت خیلی ناراحت و متأثر هستم.
خدای مهربون همه بچه های بی گناه رو در پناه خودت حفظ کن. آمین
مرداد ۱۸ام, ۱۳۹۰ در ۸:۵۹ ق.ظ
سلام من امروز ۱۸مردا ۸رمضان اتفاقی عکسهای این خوشگل خانم را دیدم توی اداره بودم نزدیک به ۱۰دقیقه اشک از چشمهایم جاری شد با زبان روزه دعا کردم خدای من شفای هرچه زودتر این غنچه را از تو خواستارم با تمام وجود دعا کردم هرچه سریعتر خوب شود
انشا ء الله
صبا جون دوست داریم
مرداد ۲۹ام, ۱۳۹۰ در ۳:۳۰ ب.ظ
واقعا ناراحت کننده بود.به نظرم خیلی خوب میشد اگه به برنامه ماه عسل دعوت میشد.تا شاید وزارت بهداشت اینقدر این موضوع رو نادیده نگیره.امیدوارم روزی خبر سلامتی صبای عزیز رو از همین جا بشنوم.
اردیبهشت ۱۶ام, ۱۳۹۲ در ۱۲:۱۷ ق.ظ
چشمهای معصومش آتیش به دلم میزنه..بمیرم برای پدر و مادرش که فقط خدا میدونه که با هر نگاه و خندش چی میکشند.شرمندم که هیچ کاری از دستم بر نمیاد. شرمندم از زنده بودن و بی خاصیت بودن خودم.شرمنده صبا هستم. مطمئن باشیدو بدونید که خدا با شماست چون یکی از فرشته هاشو به شما هدیه داده. صبای پاک یک فرشته واقعیه. این چشمها واین نگاه نمیتونه خاکی باشه…