"

گل ابدی

دلنوشته ها ی دوستان صبا درج نظر
نامه ای به صبا ی نازنین و قوی ام :۲/۶/۹۲
سلام نازنینم
الان که در حال نگاشتن این نامه هستم کیلومتر ها ازت دورم
در حالی این نامه را می نویسم که حتی نمی دانم به دست ات خواهد رسید یا خیر
می نویسم برای آن که بدانی استواری ات همیشه برای من از تو یک نماد مقاومت در برابر سختی ساخته است
عزیزدلم می خواهم بدانی در طی این سال هایی که تو نازنین و عزیز دلمان در بستر بیماری هستی
تمام مردم ایران نه نه به کمک این دهکده جهانی (اینترنت) تمام جهان تو را می شناسند
دعای میلیارد ها شاید هم بیشتر از مردمان جهان بدرقه راه تو و خانواده عزیز ات خواهد بود
همه مت برای سلامتی ات دست به دامان خدا شدیم
اما من در حکمت خدای بزرگمان مانده ام . نمی دانم چرا بهترین بنده هایش را با سخت ترین چیزها امتحان می کند
بیماری فرزند یکی از سخت ترین و دردناک ترین امتحان هایی است که می شود از یک پدر و مادر گرفت . 
من در طی تمام این سال ها صبر و استقامت والدین عزیز تو را تحسین کردم و برای تو عزیزدل مان هم سلامتی
 خواستم
سلامتی ای که به دست خواهی آورد و من  مطمئنم با این اراده فولادینی که تو نازگل مان در مقابله با این بیماری
از خود نشان دادی 
بدون شک قابل تحسین و قدردانی است و جای شکرش هم باقی است برای تک تک ما
صبای نازنینم از این که شنیدم برای چندمین بار از زیر تیغ جراح ها به سلامتی بیرون آمدی خوشحالم
اما ناراحتم از این که نمی دانستم و خبر نشدم و ای کاش می دانستم . هر چند که همان حکایت قدیمی است
که ( خرما بر نخیل و دست ما کوتاه ) یعنی راستش خب اینقدر تو فرشته نازنینم از من دوری که هرگز نمی توانستم
پشت در اتاق عمل توی آن لحظات مرگ آور و دردناک کنار مادر عزیزت باشم که مثلا بلکه تسکینی بشوم بر دردهای
بی درمان شان . تسکینی شاید برای خودم باشد .
باز همان حکایت قدیمی است که باید بگویم پدر و مادر تو صبا جون بی شک دوتا از بهترین فرشته های خداوند بزرگ
و متعال هستند . چون خدا بهترین و با ایمان ترین بنده هاش را به بدترین روش ممکن امتحان می کند چون مطمئن
است که آن ها هیچ وقت از راه بندگی شان کج نمی شوند و برای رسیدن به هدف شان راه دیگری جز بندگی را
انتخاب نخواهند کرد .در انتهای نامه ام هم از تو نازنین و مادر و پدرت هم خواهش می کنم در لحظات راز و نیاز
هایتان با معبود یگانه ما همه مردم ایران را نیز مد نظر قرار دهید . عزیز دلم دختر خوشگلم فرشته من عروس خانم
نازنینم چشم هات را باز کن پاشو گلم عروسک هات انتظار مادرشان را می کشند . ۶ سال است چشمانشان در
انتظار بیدار شدن تو مانده است ۶ سال است هیچ بچه ای با آنها بازی نکرده . آنها فقط مامان صبا ی گلشان را
می خواهند.خانه صدای خنده هایت را کم دارد صبا جان . خانه صدای تق تق کردن پاشنه کفش های بجگانه ات را
کم دارد صبا ی نازنینم . مادر گلت چشم انتظار بود تا دخترش به این سن ها برسه تا پاهای کوچولوشو بکنه توی
کفش های پاشنه بلند مامانش چادر رنگی خوشگلش را سرش کنه و بره خاله بازی . پس کی می خوای به این
 آرزوهای نازنین مادرت جامه عمل بپوشانی؟
در نهایت هم صبا جان من دوستت دارم عزیزدلم . بی نهایت دوستت دارم . سلام منو به فرشته های دور تخت ات
برسون .
دستان مهربان مادر عزیزت را هم می بوسم که تمام این ۶ سال را از شما پرستاری کرده
عزیزم پاشو و امیدشون را ناامید نکن ناز گل خانم



یک پاسخ به “گل ابدی”

  1. حسین گفته:

    سلام وب خوشگلی دارید . خوشحال میشم به منم سر بزنی

یک پاسخ بنویسید